Wednesday 19 June 2013

Happened today in Memorial Drive ,, Between two songs by Pallet "I Close My Eyes" & "Kami Aheste tar Ziba"


یک - فرق قبل و بعد یک اتفاق بزرگ .. یعنی فرق قبل از افتادنش با بعد از افتادنش .. یک باروون تنده .. یعنی وقتی اون اتفاق میافته .. اگر بخواد همه چی روبراه شه دوباره .. باید یک بارون خیلی خیلی تند بیاد .. از اونایی که این چند روز مدام میاد که انگار با سطل آب میریزن پایین .. که انگار آسمون داره داد میزنه در تمام مدتش .. 10 دقیقه هم بیشتر طول نمیکشه .. همین .. اگه
اون بارونه بیاد همه چی برمیگرده سرجاش ... از اونایی که اونشب اومد 

دو - .. تازه افتاد .تا حالا همش دست گرمی بود

سه -  زن که طلاهاشو بده خیلی حرفه ... ..  ولی دلمون واست تنگ میشه .. واسه غر زدنات .. نق نقات .. سگ خلقیات .. الدرم بلدرم هات .. ولی گور پدر دل ما .. دل تو شاد ... .. حالام اگه یه روزی .. دکتر رو تو خیابون دیدی .. هول نکن ..دکتر آشنایی نمیده .. دکتر که "دکتر شیطان" نیست 
(حاتمی - سوته دلان )

سه و نیم - همه چی با چشمای باز خوبه .. منکه چشامو نمیبندم .. نمیتونم ببندم

1 comment:

  1. سه - زن که طلاهاشو بده خیلی حرفه ... .. ولی دلمون واست تنگ میشه .. واسه غر زدنات .. نق نقات .. سگ خلقیات .. الدرم بلدرم هات .. ولی گور پدر دل ما .. دل تو شاد ... .. حالام اگه یه روزی .. دکتر رو تو خیابون دیدی .. هول نکن ..دکتر آشنایی نمیده .. دکتر که "دکتر شیطان" نیست

    (حاتمی - سوته دلان )




    سه و نیم - همه چی با چشمای باز خوبه .. منکه چشامو نمیبندم .. نمیتونم ببندم


    Baran
    Baran
    Dobare baran ...

    ReplyDelete