Sunday 13 May 2012

زنانه

و خش خش خشن و خشک و خالی کلماتی 
که زور میزد و باز از خروج عاجز بود 

در آخرین لحظات حیات مندرس تو 
چه حس " مخملی اندامیانه " ای  دارد 

دو دست قرمز و سردم به روی حنجره رقصان
  به کار کشتن تو مستدام و خوشحالند 

و ذهن من که ز درک زنانگی عاجز 
همیشه بوده گرفتار و توی این فکر است 

که دست و پا زدنت زیر دست و پای دلم 
 چه جنبش و حرکات " زنانه " ای  دارد

اردیبهشت 91 
کلگری   

No comments:

Post a Comment