Monday, 27 May 2013

قاعده بازی

مهم این نیست که وقتی یه دلبری رو توی بهترین حالتش میبینی دوستش داشته باشی . یعنی درستشو بگم اصلا مهم نیست 
بهترین حالت که میگم یعنی اسمارت ترین حالت .. یعنی وقتی که کاملا بر اوضاع مسلطه .. وقتی که درباره ی چیزی که میدونه حرف میزنه .. وقتی که نیاز به کلک و فریب نداره 
چیزی که دهن شما رو در آینده صاف میکنه .. اینه که وقتی تک تک اتاقهای این هتل رو دیدی .. باز هم بتونی توش بمونی .. وقتی تک تک پرده های این نمایشنامه رو نظاره گر بودی باز هم بتونی دوباره و دوباره نگاهش کنی 

اکثرا توی ویترین آدمها یه سری پرده های موجه از شخصیتشون وجود داره ..پرده هایی که خوب حفظش هستن .. پرده هایی که تماشاچی ها قبلی وقت اجراش بلندتر کف زدن .. پرده هایی که با کمترین عرق ریزان روح برای بازیگر اجرا میشه 
ولی وقتی با یکی بمونی .. میبینی پرده هایی رو که با بند بازی اجراش میکنه .. پرده هایی رو که وقتی تموم میشن نفس نفس میزنه .. پرده هایی رو که اصلا وسطش میبره .. پرده هایی که اجراش برای خودش هم عذاب آورن ..ولی آدم دست خودش نیست بعضی وقتها باید اجراشون کنی 

مثلا یه جا رفتی و حرف از یه موضوع پیچیده است .. آدم زرنگ اگر چیزی از بحث ندونه ساکت میشینه .. ولی طرفت گاهی شروع میکنه یه پرده ی بند بازانه رو اجرا کردن .. چرا ؟؟ سئوال خیلی خوبیه .. و جوابش اینه .. به امید اینکه سقوط نکنه .. به امید اینکه تماشاچی لغزش هاشو نبینه و بعد بتونه بگه که این پرده رو هم اجرا کردم .. بلیط هم واسش فروختم .. رزومه هم ساختم 
.. ولی تماشاچی داریم تا تماشاچی  .. بعضی ها اونقدر محو دامن بازیگر هستن که دیالوگهاشو نمیشنون اصلا .. اما واسه بعضی دیگه ژوست اجرا شدن یک پرده استاندارد خیلی بالایی داره .. و خانم بازیگر وسط اجراست که اینو میفهمه و یا شاید هم هیچ وقت 
باید وقتی طرفت داره این پرده ها رو هم برات بازی میکنه باز هم بهش لبخند بزنی و دوستش داشته باشی .. که شدنیه .. بخدا شدنیه .. به شرط اینکه احمق فرض نشی  .. چون اونجا دیگه زور داره 

توی اجرا مهم ترین چیز صداقته ..  تماشاچی وقتی بازیگر به افتادن خودش بخنده .. باهاش میخنده .. ولی وقتی بازیگر افتادن خودش رو ایگنور میکنه و یا اصرار داره که نیافتادم .. تماشاچی بهش میخنده 


1 comment:

  1. توی اجرا مهم ترین چیز صداقته

    ReplyDelete